حسن لطیفی(نصرالله لطیفی)
جوان معتدلی بود البته بازیگوش و پرانرژی
دیپلم گرفت
مجبور شد خدمت برود
دران زمان هرکس وارد خدمت میشد اگر مایل بود میتوانست در پشت جبهه خدمت کند و حتا در منطقه جنگی
اما از خوش شانسیش در زمان جنگ در نیروی هوایی در مهرباد تقسیم شد
دران زمان ارزوی هرخانواده ی سودجویی بود که فرزندش معاف یا بدین حالت فوق خدمت کند
جالب اینجاست
شیفت خدمتی حسن 24 شیفت و24 منزل (نوبنیاد) بود
یعنی کویت ...
اونم تو زمان جنگ
وی 8 ماه بدین وضع خدمت نمود
که بعد اعلام نمودند هرکس بخواهد میتواند بطور بسیجی درجبهه شرکت کند
خدمتش تمام شد تا برای مرخصی تسویه برگشت ..
فرصتی نشد که به جبهه برگشت
در حمله ای
تک تیرنداز حرفه ای 2شمن ساق هر 2 دست او را در حرکت هدف گرفت و زد
برای درمان به تهران برگشت
هنوز در طول درمان بود که
قطعنامه 598 اعلام شد
دشمن از فرصت سواتفاده کرده
و
مجددا عراق از جنوب
و منافقین از غرب به مرزهای تصرف شده حمله نمود
وی
بادست بانداز شده
خود را به عملیات مرصاد رسوند
و در عملیات پایش تیرخورد
با بند کلاش پایش را بست
و
لنگان لنگان
سعی کرد به خط دوم برگردد
اما منافقین
با ضربه از پشت وی را زمینگیر کردند
و چون ساق دستانش اسیب دیده بود
براحتی نمیتوانست بلند شود
و به صورت روی زمین بود
و منافقین به او رسیده
و
نزدیک 200 گلوله به پشت بدن وی شلیک کردند
شهید لطیفی با شور باشعور همای سعادت را انتخاب کرد (مزار وی در گلزار شهدای چیذر در ردیف در موزه است)
دعاکنید که برایمان دعا کند تا عاقبت بخیرشویم
============================================
همچنین مرتضی صادقی
اوکه در خانواده مفره بود
بااینکه در دانشگاه پهلوی قبول شد
اما در دانشگاه انگلیس حاضر و در کنکور سخت آن نفر اولی بود که پاسخنامه را تحویل و قبول شد
وی در رشته مهندسی کشاورزی شرکت کرد(باوجود قبولی در رشته های دیگر)
دلیل انتخاب این رشته
چون با وجود رفاه زیاد
به کمک مستخدمان جهت گله چرانی و زدن پشم گوسفند جهت فرشبافی میپرداخت
حتا 2لت وقت اماده بورسیه وی شد و مبلغ 60هزار از پدرش بابت مطالبه نمود
وی باعنوان B قبول شد
و
براحتی میتوانست بدون کنکور و با مزایای کامل ارشد را ادامه دهد
به ایران برگشت
داوطلب
جهت انجام خدمت ثبت نام کرد
در3ماه اخر به خط مقدم رفت و شهید شد
در اولین فرصت نامه به خانواده اش داده بود درین صفحه قرار میدهیم
راز های نهفته دار..