بازهم عدم تدبیر مسئولین گسترش

 سلام  

القصه 

گسترش بابت مهر مالی کارت امتحان رفته بودم  ^{یادتون نره شما هم}  

که صدای یک دختر خانم را در دفتر ریاست شنیدم که "مگه چشده شماره دانشجویی براچی ...یادم نیس"  

به تعبیری کنجکاویم گل کرد و دقت کردم  ^{نخیر کنجکاوی...}

و از سخنان حراست که فتوایی صادر فرمودند که  

 "دختروپسر دست همونبایند بگیرند^{اینجاش جالبه}حتاhگر زن و شوهر باشند هم تو دانشگاه حق ندارند دست همو بگیرند" 

شنیده بودم مرجع.فلان 4 صفحه آخر استفتائات و خالی گذاشتندا... تازه امروز فهمیدم چرا ^{شوخیه ها}  

که مواردی که اوشون فراموشیدند امثال ایشون فتوی بدهند ...^{واقعا خسته نباشی} 

دوست عزیز ...برادرم ...رئیس..مدیر ...هر کی که هستی  ...

بالا غیرتن اینجور استرس به بچه های مردم میندازی که بعد فک میکنی دست همو نمیگیرند ...؟^{میای ابروشو درست کنی بعد}

اگر دلسوزی^{که بعید میدونم} کمترین راه اینه که هردوشونو به مشاورین جداگانه معرفی کنید که اگر انشالله به میمنت شد  

به امر خیر منتهی بشه اگر هم نه بتونن راه درست و انتخاب کنند  

اخه از اون دختر بیچاره شماره دانشجوییشو میخای چیکار کنی؟؟؟  زنگ بزنی باباش... یا ثبت در پرونده کنی... 

مگر نگفتن

 آبروی انسان^مسلمان بالاتر از حرمت خانه خداست 

خب مومن خدا اگر اینا تو دانشگاه حرفشونو نزنن جای بیخطرتر جور میکنن که اونجا هم قدوم نحس شیطون  است 

جان ^{سیدالشهدا ع} کمی اعمالتونو با دلسوزی انجام بدید ... سودش فقط برا خودتونه به ولله

نوبت خودتونم میرسه ها  

انقدر این جوونا رو  تو استرس قرار ندید  تخصص نداری باشه سرجات باش بیا تو همین وبلاگ عنوان کن همین دوستان ما آنچنان راهکاری یادت میدن که همه سودشو ببرند 

بعدشم یه عروسی همه میافتیم  

کاری نکنید درآینده بچه ها خودشونو گناهکار بدونن  ...راه و خدا و ائمه گفتند فقط  استفادش کنید 

اعمالی که هم علی  ع با بدکارش انجام میاد طرف سوق به اصلاح پیدا میکرد ^{ایشون بود و ندیده دید}

این طفلکا که پاکند و _گناهی که تو بزرگش کردی ندارن   

اینا هم حق الناس

نظرشما چیست عزیزان ...راهکاربهتر عنوان کنید.. قبول؟؟